بازدید از یک زورخانه

     حمایت از زور خانه پاسداری از فرهنگ پر ارج ایران است

بشنو از نی ـ میترا عربیان : انجمن مثنوی پژوهان ایران در راستای حمایت از زورخانه، خانه ی برومندی و رادمردی، خردمندی ، دهش مندی و پایمردی، نیک اندیشی و نیک گفتاری و نیک کرداری هر سال در ماه  مبارک رمضان از یکی از زورخانه های شهر فرهنگ دوست اصفهان بازدید می نماید. امسال نیز چون سالهای پیش به رسم قدر دانی از آیین با شکوه پهلوانی در نخستین شب قدر در زورخانه نجارپور واقع در قدیمی ترین محله اصفهان ،خیابان ابن سینا کوچه سنبلستان جنب بازارچه نو گرد هم آمدیم.

در این مجلس پس از اجرای آیین پهلوانی و ورزشهای باستانی توسط ورزشکاران جوان و اجرای مرشد فرخ کلام ،علی عربیان دبیر انجمن مثنوی پژوهان ایران پس از خواندن اشعاری از شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، به منظور تجلیل و قدر شناسی از ورزش باستانی که بازتاب فرهنگ ایران زمین ، عشق به جوانمردی ،راستی ، فروتنی ، آزادگی و شرافت ایرانی است لوح سپاس انجمن را به مرشد نیک گفتار جناب آقای علی زنگنه که با طنین شکوهمند شهنامه و ضرب آهنگ عالی ایشان، ورزش باستانی، همانگ می شود، تقدیم داشت؛ 

 

                                 

   وی از همه حاضران قدرشناسی نمود و اظهار داشت حضور در این مکان ارجمند باعث درک بهتر فرهنگ این مرز و بوم خواهد گردید. در ادامه معرفی پاره ای از حرکات ورزشی را به ورزش جهان در استمرار تاریخی آن با اهمیت دانست و افزود به هر طریق ممکن، سازمان تربیت بدنی و مردم باید از این ورزش و این فرهنگ پاسداری نمایند.

برای آشنایی بیشتر با آیین پهلوانی و زورخانه شما را به خواندن مقاله ای در این باره نوشته دکتر شاهین سپنتا دعوت می نماییم.

آیین پهلوانی ایران از پیشینه ای به درازای تاریخ این سرزمین کهن برخوردار است. این آیین کهن در گذر زمان زخم ها برداشته ، پیراهن ها پاره کرده ، خاک گود ها خورده ، رنج ها کشیده و شادکامی های فراوانی را پذیرا شده تا آموخته ها اندوخته و این جا رسیده است . آیین پهلوانی ایران سال هاست که از دلاوری ، رادمردی ، جانبازی ، نیک اندیشی و راست کرداری فرزندان این سرزمین سخن می گوید . پهلوانان ایران زمین در نبردگاه با نابخردان ، کژان ، ناراستان و دشمنان میهن از هیچ تلاشی فرو گذار نبوده و تا از این گود پیروز نمی آمدند ، دست از نبرد بر نمی داشتند و هرگز تن به بندگی ، بردگی و سرسپردگی دیگری نمی سپردند و در این پیکار ، بزرگ ترین جنگ افزار پاکان و راستان ، پاکی و راستی و مهر و دوستی است.

 پهلوانی از همان آغاز با جوانمردی و مردم دوستی همزاد و همراه بوده است و پهلوانان برای پاسداری از فرهنگ و میهن و خانواده تن و روان خود را نیرومند و چابک نگاه می داشتند و زیر نظر استادان فنون جنگی و پهلوانی به ورزش هایی چون شناوری ، سوارکاری ، راهپیمایی ، چوگان بازی ، کشتی گیری ، فلاخن افکنی ، شمشیر بازی ، نیزه بازی ، زوبین پرانی و تیر اندازی می پرداختند. در کتاب « مینوی خرد » درباره آماده سازی راستان برای این پیکار بزرگ چنین ندا داده شده است :

« ... روان دانش را بر خود بیارایید و جامه اعتماد به نفس و اطمینان بر تن کنید و سپر راستی و درستی در دست گیرید و با گرز سپاس و کمان آمادگی ، آماده به جنگ انگره مینو بشتابید ... »

امروز مجموعه این اندیشه های ژرف در چهارچوب ورزش باستانی زورخانه به صورت یکی از ناب ترین و اصیل ترین یادگار نیاکان روشن اندیش و ژرف نگرمان به ما رسیده است. ورزش باستانی ایران با پیشینه ای رزمی و آیینی ، اگر چه در دورهای مختلف تاریخی بنا به نیاز دچار دگرگونی های ظاهری شد ولی کالبد اصلی و چهارچوب نخستین خود را از دست نداد و اگر زنگارهای سده های پسین از پیکره آن زدوده شود یکی از بهترین و کارآمد ترین نهاد های فرهنگی ایرانیان خواهد بود.

ویژگی های زورخانه :

آ ) ساختمان زورخانه : جایگاه ورزش باستانی ایران ، زورخانه نامیده می شود. معمولا ساختمان زورخانه ها از آن جا که توسط مردم بر پا می شوند از وسعت زیادی برخوردار نبوده و گروه کوچکی را در خود جای می دهند.

زورخانه ها بیشتر دارای در ورودی بسیار کوتاهی هستند تا هرکس در هر مقام ، هنگام ورود مجبور به سر خم کردن باشد و به آیین پهلوانی ایران فروتنی نماید.

شیوه معماری زورخانه ها نیز همچون آیین پهلوانی ریشه در آیین مهر و معماری ایران کهن دارد و همانندی زیادی به معماری نیایشگاه های مهری دارد.

نمای بیرونی زورخانه ها معمولا ساده و چهارگوش است و در نمای درونی برخی از زورخانه ها نگاره هایی از جهان پهلوانان ایران زمین به چشم می خورد.ساختمان زورخانه معمولا دارای تاق گنبدی شکل است که هوا و روشنایی را از دریچه ها و شیشه ها به درون می کشاند.

ب ) گود زورخانه : از روی نگاره های کهن و نقش پرده های قدیمی در می یابیم که ایرانیان در گذشته نمایش های ررزمی و کُشتی را در جاهی فرو افتاده و گود برپا می کردند تا مردم بتوانند به آسانی از بلندای آن ، صحنه را تماشا کنند؛ به ویژه اگر این کارهای نمایشی کُشتی بود زمین را گود می کردند و با خاک نرمی آن را می پوشاندند که به آن « خاکِ کُشتی » می گفتند.

امروز جایگاه ورزشکاران در زورخانه « گود » نامیده می شود و گود نمادی از آوردگاه و میدان نبرد می باشد.

گود ، در درون زورخانه و در میانه ساختمان و کمی پایین تر از سطح زمین قرار دارد که به تناسب بنا چهارگوش و یا شش گوش یا هشت گوش ساخته می شود.ژرفای گود به طور معمول بین 70 تا 90 سانتی متر و مساحت آن 3 در 3 تا 5 در 5 متر می باشد و حدود 16 تا 18 نفر به راحتی می توانند در آن ورزش کنند.

کف پوش گود باید نرم باشد تا به هنگام پازدن و چرخیدن ورزشکاران به آن ها آسیبی وارد نشود.در لبه گود نیز چوب هایی نصب می شود تا بر اثر حرکات ورزشکاران و ضرب دست کشتس گیران ریزش نکند. در اطراف گود غرفه هایی گذاردن وسایل ورزشی و لباس ها ساخته می شود.

پ ) سَر دَم : جایگاه کهنه سوار ( مُرشد ) در زورخانه « سر دم » خوانده می شود که در کنار در ورودی زورخانه و مشرف بر گود است .کهنه سوار در آ ن جا می نشیند و با نواختن نوای ضرب زورخانه و خواندن سرود های حماسی ورزش را رهبری می کند .

در جلوی سر دم ، چوب بستی برای آ ویختن « زنگ سَر دَم » وجود دارد . هم چنین آتش مقدس نیز در آتشدانی که آن را « اجاق سردم » می نامند در این جایگاه نگهداری می شود  که امروزه در بیشتر زورخانه ها جای خود را به چراغ گازی یا بخاری برقی برای گرم کردن ضرب داده است .

ت ) زنگ سَر دَم : یکی از ابزار های ورزش باستانی زنگی است که با زنجیری در سردم زورخانه آویخته می شود . نواختن زنگ سردم بر عهده کهنه سوار است و بیشتر برای احترام به هنگام ورود پهلوانان و مهمانان نامدار به صدا در می آید .

ث ) تُنبک زورخانه : تنبک ، دامبک یا « ضرب » زورخانه نیز به هنگام ورزش و به دست کهنه سوار نواخته می شود. نواختن تنبک و خواندن سرودهای حماسی بین حرکات ورزشکاران هماهنگی لازم را به وجود آورده و شور و هیجانی ویژه را در آن ها ایجاد می کند و روحیه دلاوری و پهلوانی را در آن ها دو چندان می کند . 

نواختن تنبک بزرگ یا به اصظلاح امروی « ضرب » در زورخانه ها ، نواختن کوس های جنگی در روزگاران کهن و هنگام نبرد با دشمنان را به یاد می آورد و به راستی چه پر شور بوده است آوای آن کوس های جنگی که سپاهیان دشمن را هراسان ساخته ، سپاهیان خودی را جسورتر و بی باک تر می ساخته است :

دگر روز فرمود تا گیو  و توس

ببستند شبگیر بر پیل کوس

*

هوا نیلگون گشت و کوه آبنوس

بجوشید دریا ز آواز کوس

                                               شاهنامه فردوسی

پوشش ورزشکاران :

آ ) کمربند کُشتی : از گذشته های دور تاکنون ایرانیان راستین ، کُشتی بر میان می بستند. این کمربند که بر روی سدره بسته می شود از 72 رشته نخ پشمین سپید بافته می شود.بستن کشتی بر میان نشانه در آمدن به آیین راستی و گام پیش نهادن در راه « اشا » و « سپنتا مینو » و پشت کردن به « انگره مینو »  است . ورزشکاران باستانی نیز وارث این سنت پر معنا و کهن هستند و امروز بستن کشتی بر میان به صورت بستن « بَند جوانمردی » یا « لُنگ پهلوانی » یا پوشیدن « تُنُکه » در آمده است.گاه نیز ورزشکاران پیش از وارد شدن در گود ، تنکه پرتن کرده و لنگ را روی تنکه با آدابی ویژه بر کمر می بندند.

ب ) تُنُکه : تنبانی از چرم یا پارچه های محکم است که با نقش های زیبای ایرانی گلدوزی شده است و نیمه پایینی بدن ورزشکار را تا سر زانو می پوشاند.

در گذشته نیمه بالایی بدن ورزشکاران به هنگام ورزش برهنه بود و به این ترتیب آزادی عمل ورزشکار فراهم شده و تناوری و تنومندی او که جاصل تمرین های سخت ورزشی بوده و نشانگر خواست و اراده استوار او می باشد ، به خوبی نمایان بود .

پ ) بازوبند پهلوانی : یکی از آیین های دیرین پهلوانان بستن بازوبند است. در روزگاران کهن پادشاهان و سرداران سپاه و پهلوانان بزرگ هریک بازوبندی ویژه داشتند که با گوهر ها ، مهره ها و یا نشانه های ویژه ای تزیین می شد. گاه بازوبند از پدر به پسر یا دختر می رسید و به عنوان نوعی نشان خانوادگی و یا برای دفع چشم زخم به کار می رفت .

به بازوی رستم یکی مهره بود

که آن مهره اندر جهان شهره بود

*

بدو داد و گفتش که این را بدار

اگر دختر آرد تو را روزگار

بگیر و به گیسوی او بر بدوز

به نیک اختر و فال گیتی فروز

ور ایدون که آید ز اختر پسر

ببندش به بازو نشان پدر

*

چو برخاست آواز کوس از درم

بیامد پر از خون دو رخ مادرم

همی جانش از رفتن من بخست

یکی مهره بر بازوی من ببست

مرا گفت کین از پدر یادگار

بدار و ببین تا کی آید به کار

                                                               شاهنامه فردوسی

مراتب پهلوانی :

آ ) پهلوان : در ایران کهن عنوان ها و لقب های بسیاری را برای ایرانیان تناور و بی باک برمی شمردند. از این میان می توان به گُرد ، دلیر ، دلاور ، یل ، هزیر ، نیو ، نیوزاد ، تهمتن ، پیلتن ، نبرده ، پهلو یا پهلوان ، نژاده ، جوانمرد ، رادمرد ،شیردل ، اردشیر ، شیر افکن ، نامبردار ، نامدار ، آزاده ، آریا و... اشاره کرد.

پهلوان در ورزش باستانی به کسی گفته می شود که تمام مراحل این ورزش را پشت سر گذاشته باشد و در کلیه رشته های این ورزش به استادی رسیده باشد . آن چه که بیش از همه اهمیت دارد پایبندی پهلوانان به آیین راستی و مبانی اخلاقی و جوانمردی است .

آیین پهلوانی ایران پیوسته پهلوانانی متین ، فروتن ، جوانمرد ، شجاع و خیر اندیش پرورانده است . پهلوانان دفاع از ناتوانان ، دهشمندی و یاری رسانی به نیازمندان را بر خود بایسته می دانند.

ب ) کهنه سوار : واژه کهنه سوار به معنی سوار کارآزموده و سرآمد ، کهنه کار در جنگ و جنگ آزموده می باشد. در زورخانه کهنه سوار به کسی گفته می شود که آموزش کشتی گیری و ورزش باستانی دهد. کهنه سوار یا به اصطلاح امروزی « مرشد » یا « مدیر » ورزشکاران در زورخانه با نواختن تنبک بزرگ یا ضرب و خواندن سرودهای مناسب بین حرکت های ورزشکاران هماهنگی ایجاد نموده و نیز ادای احترام به تازه واردین برحسب مراتب آن ها با نواختن تنبک و زنگ سردم از وظایف اوست :

با خلق جهان کشتی همت شودم پاک

گر مشعل دولت کندم کهنه سواری

                                                                   محسن تاثیر

*

آفرین باد به گفتار خوش کهنه سوار

آن پسر خوانده پوریای ولی در همه کار

                                                                                  میرنجات

 در دوران باستان کهنه سواران مسئولیت آموزش و پرورش مراتب پهلوانی و فنون جنگی را به نوخاستگان برعهده داشتند و چنان که از شاهنامه فردوسی بر می آید ، کهنه سواران هم آموزش نوخاستگان را بر عهده داشتند و هم آن ها را با خود به جنگ می بردند :

به درگاه چون گشت لشگر فزون

فرستاد بر هر سویی رهنمون

که تا هر کسی را که دارد پسر

نماند که بالا کند بی هنر

سواری بیاموزد و رسم جنگ

به گرز و کمان و تیر و خدنگ

چو جنگ آمدی نو رسیده جوان

برفتی به درگاه با پهلوان

                                                  شاهنامه فروسی

پ ) میاندار : داور ، هماهنگ کننده و رهبر ورزشکاران در هنگام ورزش و درون گود ، میاندار می باشد. ورزشکاران با اشاره او و هم آهنگ با او ورزش را آغاز می کنند.

میاندار به دقایق و رموز جرکات ورزش باستانی وارد است. او با در نظر گرفتن حد واسط استعداد ورزشکاران ، حرکات را تنظیم می کند تا هم کسانی که ضعیف و تازه کارند خسته نشوند و هم آنانی که توانایی دارند ، راضی شوند. داوری کشتی نیز برعهده میاندار است.

ت ) ساخته : ورزشکاری را گویند که مراحل مقدماتی را پشت یر نهاده و نزد پهلوانان کار آزموده ساخته و پرداخته شده و آمادگی رسیدن به مراتب بالاتر را پیدا کرده است.

ث ) نوخاسته : نودمیده ، نورسیده . ورزشکار جوانی که در ورزش یا کشتی گیری از هم دوره های خود برتر شده و پیشی گرفته است و دوران نوچگی را پشت سر نهاده است. نو خاسته در زورخانه و میان مردم مورد توجه واقع شده و آمادگی رویارویی و درگیری با پهلوانان را پیدا می کند و برای هنر نمایی و زور آزمایی در کشتی گیری به زورخانه های دیگر می رود :

از این پر هنر ترک نوخاسته

به خفتان بر و بازو آراسته

                                                      شاهنامه فردوسی

ج ) نوچه : به ورزشکار تازه کار و نوآموز یا کشتی گیر جوانی که در زورخانه کشتی گرفتن می آموزد و دوره شاگردی را نزد پهلوانی کهنه کار می گذراند ، نوچه می گویند.نوچه پس از پیشرفت کافی به مرتبه نوخاستگی می رسد. ممکن است ورزشکاری با داشتن عنوان پهلوانی باز نوچه پهلوانی با سابقه بیشتر باشد. معمولا پهلوانان کسی را به نوچگی خود انتخاب می کنند که از آمادگی بدنی و هوش زیادی برخوردار باشد و خوشنام بوده و خانواده دار و پاکدامن باشد.

به دل گفت آنگه کک کوهزاد

ندارم چنین نوچه هرگز به یاد

                                                               شاهنامه فردوسی

آینده ورزش های زورخانه ای :             

اهمیت ورزش های باستانی زورخانه ای در این است که در زورخانه در کنار پرورش بدنی با ایجاد روحیه حماسی و جوانمردی ، شرایط رشد اخلاق و  حس میهن دوستی و پرهیزگاری در بین ورزشکاران فراهم می شود. ولی متاسفانه امروزه تنها برخی طبقات اجتماعی ویژه به این ورزش تمایل نشان می دهند. این در حالی است که ورزش باستانی این قابلیت را دارد که برای همه سنین و همه طبقات اجتماعی مفید واقع شود. برای رفع برخی از این معضلات موارد زیر پیشنهاد می شود :

1 - زورخانه هایی برای همه گروه های اجتماعی در کنار مجتمع های فرهنگی و آموزشی و ادارات دولتی و غیر دولتی برپا گردد. پیروان همه ادیان اعم از زرتشتی ، مسیحی ، یهودی و بهایی برای تشویق هرچه بیشتر جوانان به این ورزش ، باید در کنار مجتمع های آموزشی و دینی خود مکانی را نیز هر چند کوچک به زورخانه اختصاص دهند و بکوشند تا صرف نظر از گرایش های دینی ، روحیه حماسی و حس میهن دوستی را به ورزشکاران نوآموز بیاموزند.

2 - بازنگری در برخی از روش ها ، روابط و قوانین حاکم بر زورخانه ها و زنگار زدایی از چهره این مکان فرهنگی می تواند جایگاه رفیع تری را برای آن ایجاد کند تا ورزشکاران با خوش بینی بیشتری به آن روی آورند.

3 -  اسباب و وسایل ورزش باستانی باید برای همه سنین ( کودکان ، نوجوانان ، جوانان و بزرگسالان ) در وزن ها و اندازه های گوناگون طراحی گردد تا این ورزش روح پرور از حالت یک ورزش سنگین خارج شود و برای تمام گروه های سنی قابل استفاده شود و امکان فراگیری این ورزش از دوران کودکی و نوجوانی فراهم آید.

4 - زورخانه باید از حالت یک مکان صرفا مردانه خارج شود و دختران توانمند و شیر زنان ایرانی نیز باید بتوانند آزادانه در زورخانه حضور یابند و امکان ورزش بیابند .همچنین در دیگر رشته های ورزش های پهلوانی همچون کشتی باید شرایط برای حضور زنان بیش از پیش فراهم آید ، هرچند که در سال های نخست با استقبال گسترده زنان مواجه نباشد.

5 -  در زورخانه ها ، باید از دانش مربیان تربیت بدنی نیز در کنار تجربه پیشکسوتان و کهنه سواران برای انجام صحیح تر و علمی تر تمرینات و حرکات ورزشی استفاده کرد تا ضمن ورزیده تر شدن همه اندام ها اعم بازوان ، سینه ، ران و شکم از بروز آسیب های احتمالی ناشی از حرکات غیر علمی جلوگیری شود.

6 – خوشبختانه در حال حاضر ورزش های زورخانه ای در کشورهای ایران ، افغانستان ، تاجیکستان ، عراق ، ترکیه ، آذربایجان ، قرقیزستان ، لیتوانی و حتا در تعدادی از کشورهای آسیایی ،  اروپایی و آفریقایی در حال گسترش است و فدراسیون بین المللی ورزش های زورخانه ای (  ( IZSFتشکیل شده است و تاکنون چند مرحله مسابقات بین المللی را در این رشته ورزشی برگزار نموده است و این روند با حمایت مالی و معنوی بخش دولتی در ایران انجام شده است . اما فدراسیون ملی ورزش های زورخانه ای باید ضمن این که کار همکاری در احداث زورخانه را در کشورهای همسایه و هم تبار ادامه می دهد از استفاده ابزاری از زورخانه برای گسترش باورهای فرقه ای و حکومتی پرهیز کند و صرف نظر از ترویج و تبلیغ این باورها که می تواند دافعه ایجاد کند صرفا بر مشترکات و جاذبه های فرهنگی تاکید نماید .

7- کشورهای عضو فدراسیون جهانی ورزش های زورخانه ای باید با جدیت پرونده ثبت این ورزش را در یونسکو به عنوان میراث معنوی بشری دنبال نمایند و زمینه بهتری را برای پاسداشت و گسترش ورزش و فرهنگ زورخانه ایجاد نمایند و در این راه وظیفه و مسئولیت ایران از دیگر کشورها بیشتر خواهد بود.   

 برای اطلاعات بیشتر به نشانی زیر مراجعه فرمایید.

http://drshahinsepanta.persianblog.ir/1385/8/

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.