تا به سر منزل عنقا

داستان شیخ صنعان (2)
نوشته:‌استاد محمود شاهرخی

برگرفته از روزنامه اطلاعات شماره24735،مورخ سه شنبه 7 اردیبهشت 1389   

هرچه بودش سر به سر نابود شد

ز آتش سودا دلش پر دود شد

عشق دختر کرد غارت جان او

ریخت کفر زلف بر ایمان او

شیخ ایمان داد و ترسایی گزید

عافیت بفروخت رسوایی خرید

عشق بر جان و دل او چیر شد

تا ز دل بی‌زار و از جان سیر شد

گفت چون دین رفت چه جای دل است

عشق ترسازاده کاری مشکل است3

ادامه مطلب ...

تا به سر منزل عنقا

داستان شیخ صنعان (1)
نوشته:‌استاد محمود شاهرخی

 بر گرفته از  روزنامه اطلاعات شماره 24723 مورخ  سه شنبه 24 فروردین 1389

قضا را شبی چند در خواب بدید که از جوار حرم دور افتاده و در رومش مقام آمده و بتی را بر دوام سجده می‌برد.چون در واقعه این حال بدید، سخت غمگین گشت و با حسرت و دریغ گفت: وااسفا که یوسف توفیق به چاه ادبار در افتاد و مرا عقبه‌ای سخت فرا روی آمد. ندانم که از این دام ابتلا چگونه برآیم یا جان در سراین کار کنم. جان را محلی نیست، اگر ایمانم در امان ماند و جانم تیرگی و شقاوت کفر نپذیرد. آنگاه با درد و سوزی جانکاه گفت: این آزمون تنها مرا نیست و هر راهروی را چنین عقبه‌ای دشوار پیش آید.خنک آن‌که ازین راه صعب گذر کند و به پیشگاه حقیقت راه برد.

ادامه مطلب ...