سخنرانی دکتر محمد رضا صالحی مازندرانی

شعر ودیعه ای الهی است

بشنو از نی - ژاله نایب الصدریان : این که شعر چیست و ماهیت آن کدام است ، همیشه مدنظر فلاسفه و نظریه پردازان بوده است . اما سئوال اینجاست که خود شعرا که عمری را در این راستا گذرانده و آثار جاودانی را بر جای نهاده اند ، در مورد شعر چه می گویند.

دکتر محمد رضا صالحی مازندرانی استاد دانشگاه جندی شاپور اهواز، در نشست آدینه 25 امرداد ماه انجمن مثنوی پژوهان ایران با ذکر این مطلب افزود: دکتر عبدالکریم زرین کوب و دکتر فتوحی از جمله اندیشمندانی هستند که در نقد گفته های شعرا ماهیت فلسفی آن را زیر سئوال برده و ارزش و اعتباری برایش قائل نشده اند . حال آن که افراد دیگری را نیز می توان نام برد که برای اندیشه ها و سخنان شاعران ارزش ادبی و هنری فراوانی قائل اند : ادیبی همچون دکتر سیروس شمسا.

 دسته اول دو دلیل را برای رد گفته های شعرا بر می شمرند : 1) آنچه که شاعر می گوید در یک فضای کاملاً احساسی و غیر منطقی بیان می شود . 2) شاعر مطالب خود را با غیر از زبان کاربردی و معمولی بیان می کند . گونه ای زبان تفهیمی که تأثیر گذارتر از زبان کاربردی است  و این دلیل دوم نمی تواند درست باشد چرا که بخش قابل توجهی از دانش بشری که امروزه به ما رسیده توسط همین زبان خاص بوده است ؛ همانند آنچه مولانا برای ما بنهاده است  . 

دکتر صالحی در ادامه اضافه کرد : با یک تأمل عمیق در گفته های شاعران و مقایسه آن با گفته های نظریه پردازان متوجه تطابق بین آنها خواهیم شد . آنها حتی گاهی نسبت به فلاسفه و زیباشناسان تقدم داشتند و آنچه را که عنوان می کردند بعدها توسط فیلسوفان استفاده می شده است . چنانچه   ارسطو در سخنان خود مثال ها و استناداتی از حماسه پردازان و تراژیک پردازان یونان باستان می آورد . استاد دانشگاه جندی شاپور اظهار داشت : مولانا ازآنجا که زیاد به شعر اعتقادی ندارد، در مورد آن زیاد سخن نگفته است . در فیه ما فیه نیز به عینه این عدم گرایش  و علاقه را ابراز می کند . مولوی آنچه را که سبب روی آوردن اش به شعر شده ،جذبه های معنوی شعر و حضور شمس در زندگیش می داند. در جایی دیگر نیز مولانا دلیل سخن گفتنش را به زبانِ شعر خصیصه آهنربایی شعر در جذب حریفان عنوان می کند . دکتر صالحی مازندرانی در ادامه افزود : شعری جاودان است که برگرفته از اندیشه ای جاودان باشد. شاعر با شعر خود می کوشد پنجره ای را به کشف حقیقتی بگشاید تا دیگران نیز از آن بهره جویند . برخی از شعرا معتقدند که وقتی شعر می گویند قدرت برتری در وجودشان حلول می کند و این همان نکته ای است که مولانا نیز به آن معتقد است . مولوی به نوعی اعتقاد به ودیعه های الهی در مورد شعر دارد . جایگاه شعرا را تا حد پیامبران بالا برده  و از آن جهت پیامبران را برتر از شعرا می داند که مورد وحی خاص قرار می گیرند . دکتر محمد رضا صالحی در پایان افزود : مولوی از آنجا که شعر را زاییده [الهام] و  اجباری درونی می شمارد که مرز عقل را طی نمی کند ، خود را طوطی و شعرش را با لفظ سوره معرفی می کند .او معتقد است پشت این زبان، زبانی نهان است که شعر می گوید . همانی که جاودانگی را توانِ به دنبال داشتن، دارا باشد . آری ، مولانا شعر را بیان حالت درونی شاعر و محصول  لحظه می داند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.